شکوه لحظه های زندگی

دو روزه که مامان البته با همراهی آرشام عسل مشغول ساخت یک عروسک با لباس محلی بختیاری و مشک دوغش هست. که امروز وقتی تمام شد آرشام عروسک رفت کنار عروسک و گفت این دوست منه، عکس بگیریم .     و تزیین میوه برای آرشام جون که با دیدنش کلی ذوق کرد. نوش جانت عسلم.     ...

دوازده فروردین به روستا رفته بودیم که حسابی خوش گذشت.  آرشام کلی سنگ بازی، ماشین بازی و توپ بازی کرد. اینجا هم با ارشیا مشغول بازی بود. : این هم عکس گل پسر مامان  بابا با لباس محلی بختیاری:    و روز سیزده فروردین آرشام کنار درخت انار خونه پدربزرگ در روستا:   سیزده فروردین هم از روستا راهی مسجدسلیمان و سپس لالی شدیم که خیلی خوش گذشت و ساعت نه شب به اهواز رسیدیم. آرشام جون کنار چاه نفت شماره یک مسجدسلیمان:   اینجا هم شیطنت عمو و برادر زاده گل کرده:   این هم عکس عیدی های غیر نقدی شما گل پسر. هدیه های نقدی هم توی دفتر خاطراتت یاداشت کردم. (چند جلد کتاب و دو تا دفتر نقاشی و یک جع...

دو تا کمپرسی جدید به مجموعه ماشین های آرشام اضافه شده و این روزها اگگر تو خونه باشه باشون سرگرم میشه:  راستی مدتی میشه که موقع خواب، سنگ نورانی حتما باید پیش گل پسر باشه تا خوابش ببره.      ...

دوم و سوم فروردین به روستا رفتیم که به عسل خیلی خوش گذشت:  آرشام در گندمزار زیبا: آرشام در حال چیدن گل بابونه:   آرشام کنار هفت سین در خانه در حالی که منتظر آمدن مهمان بود:   و گردش در ساحل رودخانه کارون (چهارم فروردین):  راستی پسر گلم عید امسال برای شما یک تقویم زیبا طراحی کردیم که همه از دیدنش کلی ذوق زده شدند و اونو به دیوار پذیرایی شون نصب کردند . بعد از ظهر روز 6 فروردین هم  برای دیدن خانواده پدربزرگ مامانی راهی شوش شدیم و شب به اهواز برگشتیم . روز 7 فروردین هم به ماهشهر رفتیم و امروز هم جشن نامزدی دعوتیم .      ...

خدا را بسیار سپاس می گوییم که فرشته زیبایی را وارد زندگیمان کرد و امسال سومین بهار را با او جشن گرفته ایم. *نوروز مبارک باد*   و این هم سبزه های عسل مامان: امسال آرشام عسل در چیدن سفره هفت سین با مامان همکاری کرد. گذاشتن سکه ها روی سفره هفت سین توسط آرشام عسل:    ...